اشعار مصیبت کوفه و شام . زبانحال بی بی زینب با سر امام حسین(ع)

عـارفه دهــقانی

سلام حُسنِ زمین و زمان...سلام حسین
سَرت سلامت و ماهِ رُخت تمام حسین

چقدر دور سَرت آفتاب میگردد
ستاره ها همه محوِ تو  صبح و شام... حسین!

تو سروری و عجب نیست پیشِ پای سَرت
*بِایستند درختان به احترام حسین

سَرت به نیزه بلند است در برابرِ من...
چنان بلند که شد رَشکِ خاص و عام حسین

اسارتِ سَر و داغِ فراق و از طرفی
غمِ اهانتِ پسکوچه های شام  حسین!

دلم که تنگ تر از دستِ مردمانِ شب است،
شکسته مثل سَرت بین ازدحام، حسین

خدا اگر بپذیرد، قشنگ خواهد شد
هرآنچه بر سَرم آمد در این قیام ،حسین!

**"سَرم خوشست و به بانگِ بلند میگویم":
همیشه درد، حسین است و التیام،حسین

*اشاره به بخشی از شعر سپید استاد گرمارودی
**تضمین از مصرعی از حافظ



موضوعات مرتبط: مسیرکوفه تا شاممصیبت شام

برچسب‌ها: اشعار مصیبت کوفه و شام
[ 2 / 9 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 62 صفحه بعد